دانلود پروژه مقاله طالبان و امنيت جمهوري اسلامي ايران تحت word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله طالبان و امنيت جمهوري اسلامي ايران تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله طالبان و امنيت جمهوري اسلامي ايران تحت word
انتخاب موضوع پژوهش
طرح مسئله ی پژوهش
پیشینه ی موضوع پژوهش
کتب خارجی
کتب داخلی
هدف پژوهش
شناسایی متغیرهای دخیل
فرضیه های پژوهش
تعریف عملیاتی
امنیت
امنیت ملی
سیاست خارجی
طالبان
فرهنگ
اقتصاد
آمریکا
ایران
پاکستان
عربستان
قومیت
الف- روش گردآوری
ب- روش آزمون فرضیه
حدود و نقطه تمرکز
کتابنامه :
کتابنامه
الف- فارسی (کتاب)
افغاستان قربانی فتنه. تهران : دفتر سیاسی ،1377
امامی ، حسام الدین. افغانستان و ظهور طالبان. تهران : نشر شاب ،1378
بریزار ، ژان شارل ، گیوم داسیکه. بن لادن حقیقت ممنوع. ترجمه حامد فولادوند. تهران : عطایی ، 1381
بخشی ، علی آقا ، مینو افشاری راد. فرهنگ علوم سیاسی .تهران : چاپار ، 1383
پهلوان ، چنگیز. عصر مجاهدین و برآمدن طالبان .تهران : نشر قطره ،1377
جانسون ، کریس. افغانستان کشوری در تاریکی ، ترجمه ی نجله خندق تهران : آیه ، بی تا
چهره ممنوعه من. ترجمه ی فریبا حریری. بی جا : پیکان ، 1380
حق جو، میر آقا. افغانستان مداخلات خارجی. تهران : مجلسی ، 1380
حکمتیار ، کلیدین. بحران ، مشکلات ، راه های حل. تهران : مطبوع ،1379
حاج بابایی ، محمد رضا. قوانین ملاعمر (مجموعه قوانین واپسین نامه های طالبان در افغانستان) . تهران : نگاه امروز ، 1381
رفیعی ، عبدالله. افغانستان . سقوط طالبان- نگاه به آینده تهران : سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ، 1381
روح زنده ، جمیله. گذری بر تاریخ روابط سیاسی ایران و افغانستان ( از اوایل قاجاریه تا ظهور پدیده طالبان) و دیگر حوادث و بحران های ناشی از آن . تهران : صبحدم ، 1384
روا ، الیویه. افغانستان ؛ اسلام و نوگرایی . ترجمه ی ابوالحسن سرو قد مقدم. مشهد : آستان قدس ، 1369
رشید ، احمد. اسدالله سفایی. صادق باقری. طالبان ، اسلام ، نفت و بازی بزرگ جدید. بی جا : دانش هستی ، 1379
رشید ، احمد. کابوس طالبان . ترجمه ی گیلدا ایروانلو . تهران : مؤسسه فرهنگی و هنری غزل پویا ، 1383
رشید ، احمد. طالبان ، زنان ، تجارت مافیا و پروژه های عظیم نفت در آسیای مرکزی. ترجمه ی بخله خندق. تهران : بقعه ، 1381
روشندل ، جلیل. منافع ملی و نظام بین المللی. تهران : سمت ، 1374
صدری افشار، غلامحسین. نسرین حکمی ، نسترن حکمی . فرهنگ گزیده ی فارسی. تهران : انتشارات دیبا ، 1383
ضعیف ، عبدالسلام ضعیف. تصویری از گوانتانامو : خاطرات ملا عبدالسلام ضعیف ، سفیر کبیر سابق طالبان در اسلام آباد پاکستان از زندان گوانتانامو. ترجمه ی وحید مژده. مشهد : خاطره ، 1385
طلوعی ، محمود. فرهنگ جامع سیاسی . بی جا: بی نا، 1377
عظیمی ، محمد رضا. طالبان چگونه آمدند ؟. بی جا : بی نا، 1379
علی آباد ، علیرضا. افغانستان ؛ اسلام و نوگرایی . ترجمه ی ابوالحسن سر قد مقدم. مشهد : آستان قدس ، 1369
عصمت الهی ، محمد هاشم (ودیگران). جریان پرشتاب طالبان . تهران : انتشارات بین المللی الهدی ، 1378
غرایاق زندی ، داود. طالبان و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران تهران : مرکز چاپ سپاه ، 1380
علی بابایی ، غلامرضا. فرهنگ روابط بین الملل. .تهران : مؤسسه چاپ و انتشار وزارت خارجه ، 1377
فرهنگ ، محمد صدیق. افغانستان در 5 قرن اخیر. ج2 قم : انتشارات وفایی ،1371
لورل ، کورنا. افغانستان . ترجمه ی فاطمه شاداب. .تهران : ققنوس ،1383
گنجی ، اکبر. سنت مدرنیته ، پست مدرنیسم. تهران : مؤسسه فرهنگی صراط ،1375
مبارز ، عبدالحمید. از سقوط سلطنت تا ظهور طالبان.بی جا :بی نا ، 1376
مارسدن ، پیتر. طالبان . جنگ ، مذهب و نظام جدید در افغانستان. ترجمه کاظم فیروزمند. تهران : نشر مرکزی ،1379
مارسدن ، پیتر. طالبان . ترجمه ی نجله خندق. تهران : مرکز چاپ انتشارات وزارت خارجه ،1379
محمد پور ، مجید. افغانستان ، فرصت ها و تهدیدها. تهران : جاجروی ، 1385
مژده ، وحید. افغانستان و پنج سال سلطه طالبان. .تهران : نشر نی ،1382
میلی ، ویلیام. افغانستان ، طالبان و سیاست های جهانی . ترجمه ی عبدالغفار محقق .مشهد : ترانه ، 1377
مریدی، ،نوروزی . سیاوش. علیرضا ، فرهنگ اقتصادی. تهران : انتشارات نگاه ،
نیسکون ، ریچارد. جنگ واقعی ، صلح واقعی. ترجمه ی علیرضا طاهری. تهران : کتابسرا ، 1364
« بازگشت طالبان در آستانه دهمین تسلطشان بر کابل». روزنامه همشهری 28 دیماه 1385
واعظی ، حسن. تروریسم. .تهران : سروش ،1380
مقالات
ایزرواتور، نوول ، «افغانستان ؛ تریاک یا گندم ؟ ».ترجمه فخر طلاولی . ترجمان سیاسی. شماره 18 ( 1380)
احمدی، حمید . «طالبان» . ماهنامه ی اطلاعات سیاسی- اقتصادی ش132-131 (مرداد و شهریور 1377)
«خیزش آرام جنبش طالبانی در پاکستان». ترجمه ی باهر. ترجمان سیاسی. شماره 15 (1380)
پاپلی یزدی ، محمد حسین . «اهمیت ژئوپلتیکی شرق و شمال شرق ایران» ، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی .ش44-43 (بهار 1376)
سجادی، سید عبدالقیوم. «طالبان : دین حکومت» . فصلنامه علوم سیاسی( 1377)
نصری مشکینی، قدیر .«تراژدی افغانستان» . مجله فرهنگ توسعه. ش25 ( دی 1375 )
مجتهد زاده، پیروز .«نگاهی به چگونگی شکل گیری مرزهای خاوری ایران» . ماهنامه ی اطلاعات سیاسی- اقتصادی.ش 132-131 ( مرداد و شهریور 1377)
ب- انگلیسی (کتاب)
v The military balance , (oxford : published by IISS) , 1997-98 , P.[5].
v Rashid, Ahmad, “Inside the Jihad”, Atlantic Unbound Sidebar, Aug,10,2000.
v Citha D.Maass, The AfghanistanConflict : External Involvement, Central Asia Survey,1999,18(1).
v Dilip Hiro, “Politics Iran/Afghanistan : Tehran States Down the Taliban”, IPS, Sept,1,2000.
v Arney,George.1990,Afghanistan,Mandarin.London.
v Bagg(British Agencies Afghanistan,Group)
,1997,Returnand reconstruction,Refugeecouncill,London.
v Roy,Olivier,1986,Islam and Resistance in Aghanistan,Camberidge University Press,Cambridge.
v Reshid,Ahmad.1994,The Resurqence.Of central Asia:Islam or Nationalism,Zed books,London.
v Yual-Davis,Nira.1997,cender and Nation,sage,London.
v Charnay,Jean Paul.L’Islam et laguerre;delagurre Juste a la revoluyion sainte(Paris,Fayard,1986)
v Kepel,Gilles and Richard yann(eds).Intelletuals etmilitants del’Islam contemporain(paris;Edition duseuil,1990.
v Musulman.Aix en provence in Revuede la mediteranee etde l’occident
v Gthnies et Politique en Asia centrale,Revuedu monde Musulman et de la meterranee,Aiaen,Provence,no 59-60(1-2,1992).
v Shah, Amir, “Taliban Ask Iran to Stop Backing Rabbani”, India Times, Com.Monday 10 April 2000.
ج- عربی (کتاب)
حکمتیار ، کلیدین. مؤامره مکتوبه وجوه مضمومه من اخراج الواحدات روسیه الی انهیار الحکومه الائتلافیه. تهران : راز گلشن ، 1380
شرف الدین ، نبیل. بن لادن ، طالبان ، الافغان العرب و الاهمیه الاصولیه. قاهره : مکتبه مدبولی ،2002م
انتخاب موضوع پژوهش
بعد از سقوط آخرین دولت کمونیستی در اواخر آوریل 1992 م ، و انتقال قدرت به مهاجرین(کسانی که در دهه های قبل یا خود یا پدرانشان به پاکستان عظیمت کرده بودند و حالا با برنامه ریزی منسجم برگشته بودند تا قدرت را در دست بگیرند این گروه طالبان نام داشتند) زیاده خواهی های بعضی احزاب جهادی ، دور شدن از اسلام و اصل مقدس جهاد ، نوگرائی و نژادپرستی افراطی ، عدم بلوغ سیاسی بسیاری از سران جهادی ، عدم برنامه ریزی و تربیت کادر متعهد و کاردان و ضعف شدید فرهنگی ، به خصوص در میان انقلابیون ، مضاعف بر نقشه های استعمار خارجی ، کشور افغانستان را وارد یکی از پیچیده ترین بحران های کنونی جهان نمود ، بحرانی که علیرغم ، تباهی ملت مظلوم افغانستان ، هویت اسلامی ، انقلابی نهضت مردم افغانستان و نیز امنیت منطقه ای کشورهای همسایه را با تهدید رو به رو ساخت. با ظهور جنبش طالبان در تابستان 1994 م ، بحران افغانستان وارد دور جدیدی شد. در زمان کوتاهی طالبان بر پایتخت کشور و اکثر استان های جنوبی و غربی سیطره یافت[1]
طالبان بزودی مناطقی در جنوب افغانستان را که زیر تسلط دولت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی بود اشغال نمودند. آنها یک ماه و دور روز پس از اعلام موجودیت ، ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کردند. طالبان به پیشروی های خود ادامه دادند و تعدادی از ولایات را بدون جنگ یکی پس از دیگری اشغال می نمودند که به ترتیب دیگر ولایات وردک ، لوگر ، خوست ، هرات ، جلال آباد و کابل را با اندک درگیری هایی تا تاریخ 26 سپتامبر 1996 به تصرف خود در آوردند. آنها به محض ورود به کابل ، پایتخت افغانستان ، دکتر محمد نجیب الله احمدزی ، رئیس جمهور سابق افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازه هایشان را چهار راه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند. طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام نمودند.[2]
در نهایت طالبان در عرض کمتر از پنج سال نود درصد خاک افغانستان را بدست آورد.[3]
به هر حال آنها بر افغانستان سلطه یافته بودند و از اواخر 1996 م توانسته بودند بر اریکه ی قدرت تکیه زنند اما سال 2001 م آخرین سال حکومت آنها بود و پس از پنج سال سلطه بر افغانستان سلطه خود را از دست دادند
ماجرا بدین شکل بود : با وقوع حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان بهانه حمله به افغانستان در اختیار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده به تاریخ 7 اکتبر 2001 به افغانستان حمله نمود طالبان با همکاری اعضای جبهه ی مخالف طالبان (مجاهدین سابق) شکست خوردند و حامد کرزای رئیس جمهور دولت موقت افغانستان گردید. طالبان پس از مدت کوتاهی مجدداً اعلان موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند. طالبان در ظهور مجدد خویش بیشتر در مناطق جنوبی افغانستان ، با نیروهای بین المللی و افغان درگیر شدند. مناطق جنوبی افغانستان هم اینک صحنه نبردهای خونین میان شبه نظامیان و نیروهای ناتو و افغان است.[4]
نکته ای که نظر مرا در پاراگراف قبلی جلب کرده بود واژه ی پیدایش مجدد طالبان بود. چند صباحی بود که طالبان را به عنوان یک گروه نیمه منحل یاد می کردند اما با تحرکات جدید این گروه در افغانستان و مباحثی مربوط به مبارزه با تروریسم که پس از واقعه ی 11 سپتامبر بوقوع پیوست توجه مرا جلب کرد تا این که طالبان را که به عنوان یک گروه محرک تهدید کننده و همچنین به عنوان نماد بنیادگرایی در منطقه مطرح شدند و تهدیدی برای امنیت ایران تلقی می شدند را بررسی و کند و کاو کنم خود به خود به بحث امنیت ملی ایران کشاند. زیرا بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) بارها نکته ای را در محافل متذکر می شدند به این منوال که امکان ندارد در یک مکتب و در یک آئین دو فکر متضاد و رو درو وجود داشته باشد ، و باید این واقعیت روشن شود که کدام یک حقیقت را می گویند. منظور ایشان اسلام ناب محمدی از جانب انقلاب اسلامی و اسلام سنتی از سوی طالبان بود
به هر تقدیر بنده وارد مبحثی شده ام و داده هایی که برای پژوهش به آن نیاز دارم آن قدرها زیاد و قابل ملاحظه نیستند و کتب چاپ شده فقط درباره طالبان و امنیت ملی ایران کم به نظر می رسد. بنابراین من با توجه به همین کتب محدود و کتاب های دیگر که در محدوده افغانستان ، طالبان ، همسایگان و ایران نوشته شده و مقالات و روزنامه ها و سایت ها باید داده ها و اطلاعات را جمع آوری و جفت و جور کرده و با بررسی کند و کاو در آنها بتوانم مطلبی را در حد توانم ارائه کنم. با این اوصاف ذکر شده و کمی مقدمه چینی نقش طالبان را بر امنیت ملی ایران بررسی کنم
طرح مسئله ی پژوهش
جمهوری اسلامی ایران پس از روی کارآمدن مجاهدین در افغانستان همسو با بسیاری از سازمان های بین المللی جهانی و در راستای سیاست خارجی خود برای کمک به برادران مسلمان همسایه از هرگونه مساعدت دریغ نورزید و در زمان جهاد علیه شوروی نیز پذیرای بخش عمده ای از افغان های آواره بود. ایران از نظر سیاسی ضمن احترام به استقلال داخلی افغانستان- که خود از مدت ها پیش در زمان مبارزه در کنار گروههای مجاهدین برای دست یابی به آن تلاش می کرد- خواستار یک دولت فراگیر بود و این امر را از طریق تعالیم اسلامی ممکن می دانست. اما شکل گیری طالبان ، یک باره همه چیز را دگرگون کرد و کشمکش های داخلی افغانستان برای کسب قدرت را تبدیل به یک بحران عمومی در سطح منطقه ای از آسیای میانه تا هند کرد. و همچنین فضای نظامی و اتکا به زور را دوباره جایگزین آن کرد و تمام تلاش های انجام شده برای استقلال و کسب وحدت ملی را از بین برد.[5]
در کلام ملا عمر و سمت او به عنوان رهبر «اجرا و تحقق دستورات اسلام» این پیام قابل درک بود که او می خواهد سرزمینی متحد پدید بیاید که حکومت آن براساس تفسیرهای سنت گرایانه و توأم با تعصب از قوانین اسلامی باشد. اگرچه در سراسر کشور تعهد عمیق نسبت به اسلام وجود داشت ، اغلب مردم رهبران افراط گرا را ، خواه گروه های مذهبی ، خواه از سایر گروهها ، تأیید نمی کردند ، زیرا این اشخاص آزادی های فردی را محدود می ساختند و در برابر هر نوع مخالفتی مجازات های سختی مقرر می داشتند
مناطق شمالی ، از جمله مزار شریف ، تا حد زیادی به مقاومت در برابر طالبان ادامه داد ، زیرا ساکنان این مناطق به پشتون ها- که اسم قوم طالبان بود- اعتماد نداشتند و معتقد بودند که آنها می خواهند «حکومت استبدادی عقب مانده ی پشتوان را بر افغانستان که مردمش از نژادها و اقوام مختلف هستند تحمیل کنند. مزار شریف پناهگاهی بود که تحت کنترل عبد الرشید دوستم و عبدالملک قرار داشت و ناحیه شمال شرقی کابل نیز تحت رهبری احمد شاه مسعود که از نژاد تاجیک بود ، در مقابل طالبان مقاومت می کرد. مزار شریف سرانجام در سال 1998 به کنترل طالبان درآمد ، ولی گروه های مقاومت در نود درصد خاک افغانستان که به تدریج تحت سلطه ی طالبان درآمده بود به مبارزاتشان ادامه می دادند. برای طالبان لازم بود که مخالفت ها را با ارعاب و خشونت مهارکند. قوم هزاره ، که شیعه مذهب بودند ، از نظر طالبان ، کافر به حساب می آمدند و به طور خاصی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند.[6]
حال باید توجه کرد که آن گروهی جمهوری اسلامی از آن حمایت می کرد ، در مقابل چه گروه یا حزبی عرصه را واگذار کردند. این حزب پیروز حزبی بود از اهل سنت که اندیشه ی وهابیت و سنتی را در سر خود می پروراند در حالی که در سمت غربی آن کشوری حضور داشت که خود را سردمدار شیعه ی عصر حاضر می دانست. با کمی بررسی آن چیزی که دیده خواهد شد این است که این دو مانند هوویی هستند که نمی توانند در کنارهم دوام بیاورند حتی شاید با حضور مرد و همسری قدرتمند ، پس اسلام دو گونه ی متفاوت ازتفکرات را مشاهده می کرد که هرگز نمی توانست این دو را در کنار هم نشاند. آن هم در حالی که مرزهای طولانی این دو را به هم وصل کرده و ضریب خطر و مناقشه را بالا برده. در نهایت باید به این ضرب المثل متمسک شد که «هرجا سراست صدام هم هست». دو سری که دقیقاً کنار هم در عین حال سر ناسازگاری هم دارند
با این تفاصیل این پرسش مهم برای من مطرح می شود که در سال 1996تا2001 که دوران قدرت مداری طالبان در افغانستان بود آنان از چند جنبه و چگونه امنیت ملی ایران را تهدید می کردند و کدام نوع از آن مخاطرات برای امنیت ملی ایران سهمگین تر بود؟
پیشینه ی موضوع پژوهش
مهم ترین مشکلی که من در مسیر تهیه ی طرح پژوهش با آن مواجهه شدم محدود و کم بودن منابع در مورد این موضوع بود. اکثر کتاب های نگاشته شده یا در مورد تاریخ افغانستان و اقوام و گروههای حاکم در چند سده اخیر و یا سالهای حضور شوروی در افغانستان بوده و یا اینکه در مورد علل شکل گیری و سقوط طالبان و کشورهای همسایه ی افغانستان و شیوه های تعامل آنها با افغان ها و مقدار بسیار کمی کتاب فقط در مورد امنیت ملی ایران و تهدیدات طالبان نگاشته شده بودو کتاب هایی هم بودند که با موضوعاتی از قبیل طالبان و افغانستان کمی به ایران مربوط می شد و مقدار بیشتر هم به قدرت ها و همسایگان. حال کتاب هایی که از نظر گذرانده ام را به دو بخش تقسیم می کنم
کتب خارجی
افغانستان عنوان کتابی است اثر (الف.اچ.ماگنوس- ادن نبیA.H.MAGNOUS-EDEN.BE او در این کتاب به مواردی اشاره می کند که اصلاً ربطی به موضوع پژوهش ندارد ولی در نصفه ی بعدی کتاب خود به طالبان ، جنبه های داخلی و بین المللی آن و چگونگی شکل گیری و سرانجام به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و واکنش و عکس العمل منطقه ای و بین المللی نسبت به طالبان می پردازد. مهم ترین بخش و نزدیک ترین موضوع به پژوهش بنده همان واکنش های بین المللی بود که به مقدار کمی به تأثیرات آنها بر شیوه ی برخورد طالبان با ایران اشاره کرده است و بسیار هم کلی و سطحی از این مورد عبور کرده و مخصوصاً تأثیرات آمریکا نشان می دهد ولی به همسایگان دیگر و نقش آنها و شیوه های برخوردشان فقط در چند خط پرداخته است.[7]
افغانستان کشوری در تاریکی ، اثر کریس جانسون کتابی دیگر است که جدای از بحث های تاریخی و مسائل مربوط به دوران تسلط شوروی بر افغانستان ، او هم به ورود طالبان و اینکه طالبان از کجا تدارک می شود اشاره می کند ، همچنین به کمک ها و تسلیحات و سازمان های غیردولتی و سازمان ملل متحد و قانون و حقوق بشر و اسلام در افغانستان ، زنان ، مواد مخدر اقتصاد نابه سامان هم اشاره کرده است ولی به نقش ایران و عکس العمل طالبان پس از سلطه بر افغانستان نپرداخته است.[8]
ویلیام میلی هم کتابی نگاشته به نام افغانستان ، طالبان و سیاست های جهانی که غیر از نحوه ی شکل گیری طالبان به روابط و چگونگی تعامل پاکستان و طالبان اشاره دارد و و همچنین به ایالات متحده و تعامل آنها با طالبان پرداخته ، او ناتوانی های پاکستان در کنترل طالبان و آنچه آنها در افغانستان انجام می دهند را مطرح کرده و آسیب پذیری پاکستان از طالبان را و همچنین از عربستان و نقش آن در مسائل افغانستان و سیاست ها و رفتار ایران هیچ گونه اظهار نظری نکرده است[9]
کتاب طالبان نوشته پیتر مارسدن که در آن به بررسی ویژگی های طبیعی و تاریخی افغانستان ، مبارزات مردم ، شکل گیری احزاب افغانستان ، احزاب مجاهدین و همین طور ظهور طالبان و آئین آن پرداخته است همچنین این کتاب به بررسی علل اختلاف غرب و جهان اسلام پرداخته و وضعیت زنان و دختران در افغانستان را مورد بررسی قرار داد[10]. او به چند مذهبی بودن جهان اسلام اشاره ای نکرده در حالی که در اسلام حداقل سه چهار شاخه از دو مذهب شیعه و سنی به وجود آمده که او باید جهان اسلام با در نظر گرفتن این شاخه ها و فرقه تحلیل می کرد نه اینکه کل جهان اسلام را که اصلاً هم سازش با هم ندارند را با غرب مواجهه کند. (البته بعضی فرقه ها)
این نویسنده همانطور که مترجم ذکر کرده از بعضی ویژگی های تفضیلی نظام ارزشی اسلام در محورهای مختلف آگاهی های کافی ندارد ولی در عین حال این کتاب جزو منابع قابل قبول مجموعه نوشتارهای موجود در دانشگاههای انگلیس بود و حتی از طریق سیستم کتابخانه ی ماهواره ای نیز از جمع منابع کشورهای انگلیسی زبان ، منبع قابل ملاحظه ای از طالبان موجود نبود.[11]
کتب داخلی
[1] – محمد هاشم عصمت الهی (ودیگران) ، جریان پرشتاب طالبان ( تهران : انتشارات بین المللی الهدی ، 1378) ص 15
[2] – حسام الدین امامی ، افغانستان و ظهور طالبان (تهران : نشر شاب ،1378) ص86
[3] – - عصمت الهی (و دیگران)، پیشین ، ص51
[4] – «بازگشت طالبان در آستانه دهمین تسلطشان بر کابل». روزنامه همشهری (28 دیماه 1385) ص 14
[5] – داود غرایاق زندی ، طالبان و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران (تهران : مرکز چاپ سپاه- 1380) ص 97-96
[6] – کورنا لورل ، افغانستان ، ترجمه ی فاطمه شاداب (تهران : ققنوس ،1383) ص60-59
[7] – الف. اچ.ماکنوس ، افغانستان ، ترجمه ی قاسم ملکی (تهران : وزارت امور خارجه ،مرکز چاپ و انتشار ، 1380)
[8] – کریس جانسون ، افغانستان کشوری در تاریکی ، ترجمه ی نجله خندق (تهران : آیه ، بی تا)
[9] - ویلیام میلی ، افغانستان ، طالبان و سیاست های جهانی ، ترجمه ی عبدالغفار محقق (مشهد : ترانه ، 1377)
[10] – پیتر مارسدن ، طالبان ، ترجمه ی نجله خندق (تهران : مرکز چاپ انتشارات وزارت خارجه ،1379)
[11] – همان ، ص 14-13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0